معنی فرم فرم (فَ رَ) غم و دلتنگی و اندوه. (برهان). دلتنگی و فروماندگی به غم. (اسدی). - رسیده فرم، غمگین. مصیبت دیده. اندوه رسیده: رفت برون میر رسیده فرم پخچ شده بوق و دریده علم. منجیک. رجوع به فرمگین شود، فرومایگی. (برهان) لغت نامه دهخدا