معنی فرطمه فرطمه (دَ / دُ) دوختن بینی موزه را و درپی کردن. (منتهی الارب). وصله کردن کفش گر موزه را. (اقرب الموارد). قرطمه با قاف صحیح تر است. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا