جدول جو
جدول جو

معنی فرط

فرط
(فَ رَ)
آنکه پیش از قوم رود تا اسباب آبخور را درست کند. (منتهی الارب). پیش رونده از قوم که آماده کند دلوها را و گرد کند حوضچه ها را و آنها را آب نوشاند و این فعل به معنی فاعل است و مفرد و جمع آن یکی است. (از اقرب الموارد). رجوع به فرط شود، آب پیش آینده از آبهای دیگر، هرچه پیش فرستاده شود از اجر و عمل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، فرزند رسیده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا