جدول جو
جدول جو

معنی فرس

فرس
(فُ)
جمع واژۀ فارس به سکون راء و معنی فرس پارسایان است و به تازی پارسی را فارسی نویسند. (از فارسنامۀ ابن بلخی ص 8). نامی است که در کتب عربی به صورت جمع مکسربرای ’فارسی’ به کار رفته است و به معنی پارسیان و ایرانیان است: گفتند: پسر او در میان عرب پرورده است و آداب فرس نداند. (فارسنامۀ ابن بلخی).
ز پاس تو نه عجب در بلاد فرس و عرب
که گرگ بر گله یارا نباشدش عدوان.
سعدی
لغت نامه دهخدا