معنی فرز فرز (فُ رُزز) بندۀ صحیح یا آزاد صحیح پرگوشت نازک اندام. (منتهی الارب). العبدالصحیح و قیل الحر الصحیح التار. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا