از: فرخو + یدن که پساوند مصدری است. (حاشیۀ برهان چ معین). پیراستن تاک بود. (اسدی). فرخیدن. فرخو کردن. پرخو کردن. (یادداشت به خط مؤلف). پیراستن درخت تاک و غیر آن باشد یعنی بریدن شاخهای زیادتی آن. (برهان). در بیت ذیل فرخیدن تلفظ می شود: ز فرخویدنش چون بپرداختی چو گل جایگاه از چمن ساختی. عنصری. رجوع به فرخو شود