جدول جو
جدول جو

معنی فراگماشتن

فراگماشتن
(دَ تَ)
برگماشتن. منصوب کردن. گماشتن: چون آن نواحی مستخلص شد، نایبی فراگماشت. (ترجمه تاریخ یمینی). رجوع به فرا شود
لغت نامه دهخدا