جدول جو
جدول جو

معنی فراخته

فراخته
(فَ تَ / تِ)
افراخته. افراشته.
- فراخته بال:
چیست مرغابی فراخته بال
سر او را به دو جهت منقار.
سوزنی.
- فراخته سر:
بر هفت فلک، فراخته سر
تاج قزل ارسلان ببینم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا