معنی فته فته (فِ تَ) سبو. ج، فتون. (منتهی الارب). لام الفعل آن به تاء بدل شده است. (اقرب الموارد) ، ثمر تازه شبیه به حبهالخضرا. (فهرست مخزن الادویه) لغت نامه دهخدا