جدول جو
جدول جو

معنی فارع

فارع
(رِ)
اسم فاعل از فرع و فروع، بمعنی بالارونده بر کوه و فرودآینده به وادی، بلندبالای نیکوهیأت، یک تن از اطرافیان سلطان: هو فارع من فرعه السلطان، او یکی از یاران سلطان است. (از اقرب الموارد). ج، فرعه، جبل فارع، کوهی را میگویند که درازتر از کوه دیگر باشد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا