جدول جو
جدول جو

معنی فارسی

فارسی
در اصطلاح بنایان، مقسمی، (از یادداشت بخط مؤلف)، رجوع به مقسّمی شود،
- فارسی بریدن، مقابل راسته بریدن، بریدن آهن و تیر است بطوری که مقطع عمود بر طول آن نباشد، مورب بریدن
لغت نامه دهخدا