جدول جو
جدول جو

معنی غیلمی

غیلمی
(غَ لَ)
کیرش بن جاماسب یا کیرش غیلمی. طبری (ج 2 ص 652) گوید: ’از جملۀ کسانی که بخت نصریا بخترشه گماشتۀ بهمن با خود به بیت المقدس برد کیرش (بن) کیکوان از ولد غیلم بن سام خازن بیت مال بهمن بود و دیگر اخشویرش بن کیرش بن جاماسب الملقب با العالم و دیگر بهرام بن کیرش بن بشتاسب بودند. (ج 2 ص 650). و جای دیگر (ج 2 ص 718) گوید: من لدن تخریب بخت نصر بیت المقدس الی حین عمرانها فی عهد کیرش بن اخشویرش اصبهبد بابل...’. و کیرش همان کورش هخامنشی است، و اخشویرش نیز خشایارشا پسر اوست. (از حاشیۀ مجمل التواریخ و القصص چ ملک الشعراء بهار صص 213- 214). رجوع به همین کتاب مذکور، کیرش و کورش در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا