جدول جو
جدول جو

معنی غیداق

غیداق
(غَ)
جایی است نزدیک دشت قبچاق که تیر آنجا بسیار سخت و راست باشد، چنانکه اگر بر سنگ زنند نشکند، و آن را تیر غیداقی گویند. (از فرهنگ رشیدی). نام جایی از ترکستان، و در ’شرح خاقانی’ غیلاق به لام آمده بمعنی جایی در دشت قبچاق. (غیاث اللغات). جایی است نزدیک دشت قبچاق که تیر پیکاندار خوب از آنجا آورند و تیر غیداقی مشهور است. (از برهان قاطع) (از فرهنگ خطی). بنظر میرسد که این لغت ترکی و مبدل غیتاق، نام طایفه ای مانند قزاق و قلماق باشد. (از انجمن آرا) (آنندراج) :
به یک گشاد ز شست تو تیر غیداقی
شود چو پاسخ کهسارباز تا غیداق.
خاقانی (از فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا