جدول جو
جدول جو

معنی غواشی

غواشی
(غَ)
غواش. جمع واژۀ غاشیه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (المنجد). رجوع به غاشیه شود، در شعر زیر از گلستان سعدی بمعنی زین پوشها آمده:
ان لم اکن راکب المواشی
اسعی لکم حامل الغواشی.
سعدی (کلیات چ محمدعلی فروغی چ تهران 1316 ص 56).
، در (قرآن 41/7) آمده: ’لهم من جهنم مهاد و من فوقهم غواش...’، معنی آیه در تفسیر کشف الاسرار چنین است: ایشان را از دوزخ تابوتهای آتشین است بجای بستر، و از بالای ایشان طبقها از آتش، اطباق من نار اطبقت علیهم فلایدخل علیهم فیها روح و لایخرج منهم نفس. الغواشی اللباس المجلل مثل اللحاف و منه غاشیه السرج، و غشی المریض، و الغشاوه التی تکون علی الولد، و نظیر الاّیه قوله: یوم یغشی̍هم العذاب من فوقهم و من تحت اءرجلهم. (قرآن 55/29). و قوله: لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل. (قرآن 16/39) (تفسیر کشف الاسرارج 3 ص 594 و 605). در تفسیر ابوالفتوح رازی، غواشی بمعنی پوششها و سایه هایی از آتش ترجمه و تفسیر شده است، و صاحب منتهی الارب آن را بیهوشی تفسیر کرده، گوید:و من فوقهم غواش، ای اغماء
لغت نامه دهخدا