جدول جو
جدول جو

معنی غنویدن

غنویدن
(مُ فَ / فِ عَ / عِ بُ دَ)
خوابیدن. (برهان قاطع). خفتن. (صحاح الفرس). غنودن. (برهان قاطع). رجوع به غنودن شود:
این تخم به غفلت غنویدن ندهد
جز حسرت وقت درویدن ثمرت.
سراج بلخی.
، آسودن وآرمیدن. (برهان قاطع). رجوع به غنودن شود
لغت نامه دهخدا