معنی غنث غنث (دَ دَ فَ) دم زده نوشیدن آب را. (منتهی الارب) (آنندراج). نوشیدن و پس از آن تنفس کردن. (از اقرب الموارد) (تاج العروس) ، شوریدن دل کسی. (منتهی الارب) (آنندراج). بد شدن نفس و کشیده شدن آن بسوی چیزی. غنثت نفسه، خبثت و لقست. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا