معنی غمی غمی (غُمْ ما) بلا و سختی. (منتهی الارب). داهیه. (اقرب الموارد) ، کار دشوار بی راه روی. (منتهی الارب). کار سختی که بدان راه نیابند. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا