معنی غلج
- غلج (دَ)
- غلج فرس، هموار و یکسان رفتن اسب. (منتهی الارب) :غلج الفرس غلجاً، جری جریاً بلااختلاط فهو مغلج بالکسر. (از اقرب الموارد). در تداول مردم گناباد و خراسان یرغه رفتن را گویند، غلج حمار، تاختن و آب خوردن خر، و چشیدن او با نوک زبان: غلج الحمارغلجاً، عدا و شرب و تلمظ بلسانه. (اقرب الموارد)
