مرد سخت پیکار. (منتهی الارب) (آنندراج). الشدیدالقتال. (اقرب الموارد). آنکه سخت کارزار کند. (مهذب الاسماء) ، دیوانه. (منتهی الارب) (آنندراج). مجنون. (اقرب الموارد) ، آنکه او را از طعام و شراب نشأه، و از غلبۀ خواب تمایلی و سستیی باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). کسی که از خوردنی و نوشیدنی نشأه ای و از غلبۀ خواب میل کردن و شکستگی داشته باشد. (از اقرب الموارد) ، الشدید اللزوم لمن طالب: آنکه سخت ملازم دوست خود باشد. (اقرب الموارد) ، غلث از طعام، آنچه سنگ ریزه و کاه و جز آن داشته باشد. (از اقرب الموارد). تصفیه نشده، آنچه تمیز و مصفی نباشد. (دزی ج 2 ص 221)