جدول جو
جدول جو

معنی غرور

غرور
(غُ)
جمع واژۀ غرّ. شکن جامه و نورد پوست. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). طوی الثوب علی عروضه و علی غروره، به معنی واحد. (نشوء اللغه ص 19). رجوع به غرّشود، جمع واژۀ غارّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اباطیل. (اقرب الموارد). رجوع به غارّ شود
لغت نامه دهخدا