قهر و غضب و خشم و تندی و برآشفتگی. (برهان قاطع) (مجمع الفرس) (از فرهنگ شعوری). خشم و تندی. (فرهنگ اسدی نخجوانی) (اوبهی). غژم. غرش. غراش: گر نه بدبختمی مرا که فکند به یکی جاف جاف زودغرس. او مرا پیش شیر بپسندد من نتاوم برو نشسته مگس. رودکی (از فرهنگ اسدی) (از اوبهی). ، خوشۀ غله در زبان پهلوی. (فرهنگ جهانگیری به نقل فرهنگ شعوری)