جدول جو
جدول جو

معنی غاصب

غاصب
(صِ)
نعت فاعلی از غصب. بستم ستاننده. به ستم گیرنده. غصب کننده. گیرندۀ ملک دیگری به زور: اگر خشم نیافریدی هیچ کس روی ننهادی سوی... عیال و مال خود از غاصبان دور گردانیدن. (تاریخ بیهقی).
پس خضر کشتی برای آن شکست
تا که آن کشتی ز غاصب بازرست.
مولوی (مثنوی)
لغت نامه دهخدا