منسوب به رأس قنطرۀ غاتفر که محله ای است در سمرقند. رجوع به غاتفر قسمت منقول از سمعانی شود: سرای و باغ تو آراسته به سرو بلند چه سرو کاشغری و چه سرو غاتفری. عنصری (از شعوری و فرهنگ خطی). پری ندارد رنگ شکفتۀگل سرخ پری ندارد بالای سرو غاتفری. ازرقی (از جهانگیری و شعوری و آنندراج). حسین غاتفری رخت برد سوی جحیم امید منقطع از رحمت خدای رحیم. سوزنی. خدش به شمس باختری بر فسوس کرد قدش به سرو غاتفری بر مفاخره. سوزنی. - ترب غاتفری، ترب یا تربچۀ سرخ: بی تو همه حریفان بی ترب و ترّه اند تو همچو ترب غاتفری زینت تره. سوزنی