معنی عیاذ - لغت نامه دهخدا
معنی عیاذ
- عیاذ
(دَءْیْ) - پناه بردن و اندخسیدن، (از منتهی الارب) (ازآنندراج) (از ناظم الاطباء)، ملتجی گشتن و پناه بردن، (از اقرب الموارد)، چسبیدن به چیزی ولازم شدن، (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)، ملازم گشتن چیزی را، (از اقرب الموارد)، بچه آوردن آهو ماده و جز آن، (منتهی الارب) (آنندراج)، بچه آوردن آهو و شتر و اسب و هر ماده ای، (ناظم الاطباء)، بتازگی بچه دار شدن آهو و جز آن، اقامت کردن با کسی، (از اقرب الموارد)، عوذ، معاذ، معاذه، رجوع به عوذ و معاذ و معاذه شود
لغت نامه دهخدا