جدول جو
جدول جو

معنی عنق

عنق
(عَ نَ)
درازی گردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). درازی و سطبری گردن. (از اقرب الموارد) ، نوعی از رفتار شتاب ستور. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نوعی سیر و حرکت کردن شتاب آمیز و گشاده و وسیع، برای شتر و ستور. و آن اسم است از ’اعناق’ چنانکه گویند: یا ناق سیری عنقاً فسیحا، یعنی ای ماده شتر، با شتاب و گشاده حرکت کن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا