معنی عمی عمی (عَمْ می) مرکب از عم و یاء ضمیرمتکلم وحده، یعنی عم من. عموی من. و آن لقب زیدالحواری تابعی است، زیرا هر کس از او چیزی می پرسید، وی می گفت: باید از عم خود سؤال کنم. (از منتهی الارب) لغت نامه دهخدا