معنی عمق عمق (عُ مُ) مغ چاه و وادی و کوه و جز آن. (منتهی الارب). قعر چاه و دره و وادی و امثال آن. (از اقرب الموارد). عمق. عمق، جمع واژۀ عمیقه. رجوع به عمیقه شود لغت نامه دهخدا