جدول جو
جدول جو

معنی عمش

عمش
(عَ)
چیز موافق و برابر. (منتهی الارب). هر چیز موافق و برابر. (ناظم الاطباء). چیز موافق. (از اقرب الموارد) ، نیکویی و صلاح در بدن و در هر چیزی. یقال: الختان عمش للصبی، و هذا طعام عمش لک (از منتهی الارب) ، یعنی ختنه نیکو صلاح است کودک را، و این طعام صالحی است ترا
لغت نامه دهخدا