از حروف مشبهه بالفعل بمعنای لعل ّ است. و بعضی بر آنند که اصل و ریشه لعل همین عل است، و لام آن زائد است. مانند ’لاتهین الفقیر علک أن ترکع یوماً، و الدهر قد رفعه’. عل و لعل در معنی مانند عسی، و در عمل مانند ان مشبهه بالفعل اند، اما قبیلۀ عقیل آن دو را حرف جر دانند. و کوفیان منصوب ساختن جواب آن دو را جائز شمرند بر اساس قرائت حفص: ’لعلی أبلغ الاسباب اسباب السماوات فاطلع’. ابن مالک مجزوم شدن فعل بعد از لعل را جائز داند در صورتی که فاء آن حذف شده باشد: لعل التفاتاً منک نحوی مقدر یمل بک من بعد القساوه للرحم. (از مغنی اللبیب)