معنی عقلاء عقلاء (عَ) مؤنث أعقل. (از اقرب الموارد). ناقه عقلاء، شتر مادۀ برتافته پای. (منتهی الارب). ج، عقل. (اقرب الموارد). و رجوع به أعقل شود، زنی که ’انقلاب رحم’ و ’عقل’ دارد. (از ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به انقلاب رحم و عقل شود لغت نامه دهخدا