معنی عقربه - لغت نامه دهخدا
معنی عقربه
- عقربه
(عَ رَ بَ) - مؤنث عقرب. (منتهی الارب). ماده عقرب. (از اقرب الموارد). رجوع به عقرب شود، کنیزک نیکوخدمت دانشمند. (منتهی الارب). کنیز بسیار خدمت کننده و عاقل. (از اقرب الموارد) ، آهنی است مانند کلاب که در زین آویزند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زبانۀ لگام، بند دوال نعلین بر پشت پای. (دهار) دوالی است نعل را، دوالی که بدان پاردم ستور با زین بندند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا