جدول جو
جدول جو

معنی عقب

عقب
(عَ قَ)
جمع واژۀ عقبه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عقبه شود، پی که از آن چلۀ کمان سازند. (غیاث اللغات) (آنندراج). پی سفید و پی کمان. (السامی) (مهذب الاسماء). پی سپید. (حبیش). عصب و پی که از آن ’وتر’ و زه کمان سازند و آن پی های سپیدرنگ مفاصل است و گاهی گوشوار را نیز بدان بندند تا از جای خود منحرف نشود. ج، أعقاب. (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا