معنی عف عف (عَف ف) پارسا. (منتهی الارب). خودداری کننده از انجام آنچه جایز و نیکو نباشد، خواه در کردار و خواه در گفتار. (از اقرب الموارد). عفیف. ج، عففه (منتهی الارب) ، عفّون، أعفّه، اعفّاء. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا