جدول جو
جدول جو

معنی عضیض

عضیض
(خَش ش)
گزیدن. (از منتهی الارب). به دندان گرفتن. (از اقرب الموارد) ، به زبان گرفتن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، لازم گرفتن. (از منتهی الارب). ملازم گشتن. (از اقرب الموارد). عض ّ رجوع به عض شود
لغت نامه دهخدا