معنی عضد
- عضد (عَ ضَ)
- بازو. (منتهی الارب). عضد. رجوع به عضد شود، درخت بریده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بیماریی است در بازوی شتر و در بازوی ستور. (منتهی الارب). بیماریی در بازوهای شتر. (از اقرب الموارد) ، آنچه از ساختمان و غیره اطراف هر چیز باشد. (از اقرب الموارد). عضد. رجوع به عضد شود
