معنی عصاب عصاب (خَ رَ) به پنجه گرفتن چیزی را. (منتهی الارب). گرفتن. (از اقرب الموارد). عصب. و رجوع به عصب شود، فرض و واجب کردن: عصب اﷲ بکم کذا. (از اقرب الموارد). عصب. و رجوع به عصب شود لغت نامه دهخدا