معنی عشو
- عشو (خَ)
- در شب از دور دیدن آتش را و آهنگ روشنی نمودن. (از منتهی الارب). آتش را در شب از دور دیدن و قصد روشنائی آن کردن به امید رهنمایی یا مهمانی. (از اقرب الموارد). عشو. رجوع به عشو شود، طعام شبانگاهی خوردن. (از منتهی الارب). عشو. رجوع به عشو شود
