جدول جو
جدول جو

معنی عسوس

عسوس
(عَ)
شتر مادۀ تنهاچرنده. (منتهی الارب). ناقه ای که به تنهائی بچرد. (از اقرب الموارد) ، ناقۀ کم شیر، یا شتر ماده که تا از مردمان دور نشود شیر ندهد، ناقه ای که هرگاه برانگیخته شود بگردد، سپس آن شیر دهد، ناقۀ بدخوی در دوشیدن، ناقه ای که استخوان طلب کند و آن را بخورد، ناقه ای که بیازمایند او را که آیا شیر دارد یا نه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، زن بی باک از مردان. (منتهی الارب). زنی که اهمیت نمیدهد از اینکه به مردان نزدیک شود. (از اقرب الموارد) ، مرد کم خیر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد به شب جوینده شکار و گشت کننده. (منتهی الارب). طالب صید. (اقرب الموارد) ، گرگ. (منتهی الارب). گرگ طلب کننده صید. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا