جدول جو
جدول جو

معنی عزو

عزو
(خَ ثْیْ)
نسبت کردن به چیزی. (آنندراج) (غیاث اللغات). نسبت دادن به کسی. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به کسی بازخواندن. (تاج المصادر بیهقی) ، نسبت پذیرفتن. (از ناظم الاطباء). منتسب شدن به کسی، براست یا به دروغ. (از اقرب الموارد) ، شکیبائی کردن بر مصیبت. (غیاث اللغات) (آنندراج). و رجوع به عزاء شود
لغت نامه دهخدا