معنی عرندد عرندد (عَ رَ دَ) سخت و رست. (منتهی الارب). صلب و شدید. (از اقرب الموارد). عرد. عردّ. عرند. عرند. رجوع به عرد و عرند شود لغت نامه دهخدا