معنی عرقاه عرقاه (خَ) چوب چنبر دلو بستن برای آن. (از منتهی الارب). چوب چنبر ساختن برای دلو. (از ناظم الاطباء). عرقی الدلو، ’عرقوتین’ را بر دلو بست. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا