معنی عرق عرق (عُ رَ) رجل عرق، مرد بسیارخوی. (منتهی الارب). مردی که بسیار عرق کند. (ناظم الاطباء). بسیارعرق. (از اقرب الموارد). عرقه. رجوع به عرقه شود لغت نامه دهخدا