جدول جو
جدول جو

معنی عرصه

عرصه
(عَ صَ)
گشادگی میان سرای که در آن بنا نباشد و گویند عرصهالدار، وسط آن است. (از منتهی الارب). صحن خانه، و آن بقعه و زمین وسیعی است در میان خانه ها که در آن ساختمانی نیست و گویند هر بقعه و زمینی که بنا در آن نباشد، عرصه است. (از اقرب الموارد). ج، عراص و عرصات و أعراص. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، زمین سرای. (منتهی الارب) ، جنگ گاه. (منتهی الارب). رجوع به عرضه شود
لغت نامه دهخدا