معنی عذب عذب (زَ) ناخوردن از شدت عطش. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) ، بازداشتن کسی را. (از اقرب الموارد). باز ایستادن و گذاشتن. (از منتهی الارب). امتناع از چیزی یا کسی. (از اقرب الموارد) ، بند گذاشتن برای تازیانه. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا