عده. گروه. (اقرب الموارد). گروه. عده کتب، جماعت کتب. (منتهی الارب). یقال عندی عده کتب. و رأیت عده رجال و عده نساء، أی جماعه منهم. (از اقرب الموارد) ، شمار. (آنندراج) ، شمردن. (ترجمان القرآن) ، مدت سوک زن بمرگ شوی، عده المراءه ایام حیض یا طهرآن. (منتهی الارب) ، در اصطلاح فقه مدتی را گویند که زن پس از طلاق باید صبر کند و شوی نکند و آن مدت در نکاح دائم سه طهر است که معمولاً سه ماه و سه روز میشود و در نکاح منقطع یک طهر است و در حامل وضع حمل است. و در زن شوی مرده چهار ماه و ده روز است. در اصطلاح فقهاء است که عده مأخوذ از عدد باشد و آن مصدر سماعی است و عبارت از تربص محدود است شرعاً که لازم است زن بعد از طلاق و زوال نکاح مدتی درنگ کند و بعد شوی دیگر اختیار کند. و عده در طلاق سه قرء یا طهر است، و غیر مدخول بها را عده ای نباشد و تواند پس از طلاق شوی کند مگر در وفات که مطلقاً عده لازم است. و عده وفات چهار ماه و ده روزباشد و کسی که عادت نشود، در طلاق سه ماه و ده روز عده دارد. و عده حامل وضع حمل است و غیر مدخول بها را عده ای نباشد مگر در وفات. (از فرهنگ علوم نقلی سیدجعفر سجادی). رجوع به طلاق رجعی و خلعی و عدی شود. - عده استبراء،مدتی را گویند که صاحب کنیز باید با او نزدیکی نکرده تا معلوم شود آبستن نیست و بعد اقدام بفروش نمایند. صاحب شرایع گوید عدهالاماء عن الاستبراء و عده الامه فی الطلاق مع الدخول، قران و هما طهران و قیل حیضان واقل آن 13 روز است. (از شرایع چ سنگی ص 188). - عده تحلیل، مدتی که با کنیز نباید نزدیکی کرد، اگر او را برسم تحلیل در اختیار مردی قرار دهند. و مدت آن بمقدار مدت عده استبراء است. رجوع به عده استبراء شود. - عده حامل،مدتی است که حامل باید پس از طلاق یا فوت شوی خود تربص کند و سپس شوی کند و آن مدت از برای حامل در طلاق وضع حمل است و در وفات اطول الامدین. (از شرایع ص 187). - عده دار، زنی که در حال عده است و شمردن ایام حیض یا طهریا نگه داشتن فاصله رها شدن از شوی نخست تا زمان مجاز شدن به انتخاب شوی دوم. - ، کنایه از خم شراب است. - عده داران رزان، کنایه از خمهائی باشد پر از شراب که هنوز سر آنها را نگشوده باشند. (برهان) (آنندراج). - عده دار بکر، کنایه از شرابی است که هنوز از آن نخورده باشند و خم شراب را نیز گویند. (برهان) : آن عده دار بکر طلب کن که روح او آبستنی به مریم عذرا برافکند. خاقانی. - عده داشتن، در عده بودن زن. در حال عده بودن. - عده غم،دوران اندوه و افسردگی: صاحب حالت شدن حلۀ تن دوختن خارج عادت شدن عده غم داشتن. خاقانی. - عده گرفتن، کنایه از خانه نشینی است. - عده نگه داشتن، عمل کردن زن به مقررات مذهبی است که مدتی در عده باشد. مدتی که زن پس از مرگ شوی و یا طلاق از آن باید تربص کند و از شوی جدید کردن خودداری کند. - عده وفات، مدتی که باید زن شوی مرده تربص کند و بعد شوی کند و آن چهارماه و ده روز است. (از شرایع ص 187)