جدول جو
جدول جو

معنی عث

عث
(حَ ظَ لَ)
خوردن مته پشم را و درافتادن در آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، ستیهیدن. (منتهی الارب). الحاح. (اقرب الموارد) ، گزیدن مار کسی را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، برگرداندن کلام را بر کسی یا سرزنش کردن او را. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا