معنی عبء عبء (عَبْءْ) مثل. نظیر. (از اقرب الموارد) ، نور آفتاب. و گاه همزۀ آن حذف شود. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). و رجوع به عب ء شود لغت نامه دهخدا