جدول جو
جدول جو

معنی طیاب

طیاب
(طُیْ یا)
بوی خوش. (منتهی الارب) (آنندراج) ، شی ٌٔ طیاب، نیک خوش. نیک پاک. نیک پاکیزه. (منتهی الارب) (آنندراج). و شاید مأخوذ از طیبت که فارسیان آن را در مورد خوشگوئی و خوش سخنی استعمال میکنند باشد، چه یاقوت در ج 2 از معجم الادباء در ترجمه احمد بن محمد ملقب به جراب الدوله که از بذله گویان معروف عصر المقتدر باﷲ عباسی بوده گوید: ’و کان طنبوریاً احد الظرفاء الطیاب... و له کتاب ترویح الارواح و مفتاح السرور و الافراح، لم یصنف فی فنه مثله اشتمالاً علی فنون الهزل و المضاحک’. (معجم الادباء ج 2 ص 63)
لغت نامه دهخدا