معنی طوی طوی (طَ) طو. طاو. مرد لاغرشکم. شاعر گوید: فقام فادنی من وسادی وساده طوی البطن ممشوق الذراعین شرحب. ؟ (ازمنتهی الارب). رجل ٌطوی البطن، مرد باریک میان. (مهذب الاسماء) لغت نامه دهخدا