منت نهادن بر کسی. (منتهی الارب) (منتخب اللغات) ، فزونی کردن بر کسی. فخر نمودن. (منتهی الارب). با کسی فضل کردن. (زوزنی). در فضل غلبه کردن. (تاج المصادر). غالب آمدن در فضل. (منتخب اللغات) ، غالب آمدن در درازی، و منه فی حدیث استسقاء عمر فطال العباس عمر، ای غلبه فی طول القامه و کان عمر طویلاً و کان العباس اطول منه. (منتهی الارب). بدرازی غلبه کردن. (تاج المصادر) ، احسان کردن. (منتهی الارب)